معنی و کاربرد واژه subordinate
در اینجا درباره معنی و کاربرد واژه subordinate صحبت میکنیم و در ادامه ۲۰ جمله با ترجمه فارسی برای این لغت مشخص میکنیم.
واژهی subordinate چند نقش دارد:
صفت (adjective): به معنای زیردست، تحت فرمان، درجه پایینتر
مثال: He refused to take orders from a subordinate officer.
(او از گرفتن دستور از یک افسر زیردست امتناع کرد.)
اسم (noun): به معنای زیردست یا فردی که تحت کنترل یا نظارت دیگری است
مثال: A good manager knows how to motivate his subordinates.
(یک مدیر خوب میداند چطور زیردستان خود را انگیزه بدهد.)
فعل (verb): به معنای تحت سلطه قرار دادن، در اولویت پایینتر قرار دادن
مثال: He subordinated his personal life to his career.
(او زندگی شخصیاش را در اولویت پایینتر از شغلش قرار داد.)
حالا برات ۲۰ جمله با subordinate آماده میکنم که هم طبیعی باشن، هم به موضوعات آیلتس (مدیریت، جامعه، فرهنگ، آموزش، حقوق، روابط کاری و …) ربط داشته باشن. هر جمله همراه با ترجمه است 👇
A good manager listens carefully to the concerns of subordinates before making a decision.
یک مدیر خوب پیش از تصمیمگیری، به نگرانیهای زیردستانش با دقت گوش میدهد.In some cultures, women were historically subordinated to men, which limited their opportunities.
در برخی فرهنگها، زنان از نظر تاریخی تحت سلطه مردان بودهاند که فرصتهایشان را محدود کرده است.Subordinates often feel more motivated when their contributions are recognized by their leaders.
زیردستان اغلب زمانی انگیزه بیشتری دارند که تلاشهایشان توسط رهبرانشان به رسمیت شناخته شود.A strict hierarchy can sometimes prevent subordinates from expressing creative ideas.
یک سلسلهمراتب سختگیرانه گاهی مانع از بیان ایدههای خلاقانه توسط زیردستان میشود.In many companies, subordinates are expected to follow instructions without questioning them.
در بسیاری از شرکتها، از زیردستان انتظار میرود بدون پرسش از دستورها پیروی کنند.Modern workplaces encourage collaboration rather than treating employees as subordinates.
محیطهای کاری مدرن همکاری را تشویق میکنند به جای اینکه کارکنان را صرفاً زیردست بدانند.Subordinates should be able to challenge their superiors if they notice unethical behavior.
زیردستان باید بتوانند در صورت مشاهده رفتار غیراخلاقی، مافوقهای خود را به چالش بکشند.In the past, teachers were seen as absolute authorities, and students were considered subordinates.
در گذشته، معلمان بهعنوان قدرت مطلق دیده میشدند و دانشآموزان زیردست محسوب میشدند.Subordinates in military organizations are trained to obey commands without hesitation.
زیردستان در سازمانهای نظامی آموزش میبینند که بدون تردید از دستورات اطاعت کنند.If subordinates are given more autonomy, they usually become more productive.
اگر به زیردستان اختیار بیشتری داده شود، معمولاً بهرهورتر میشوند.In some workplaces, subordinates are afraid to share their true opinions with managers.
در برخی محیطهای کاری، زیردستان از بیان نظرات واقعی خود به مدیران میترسند.Good communication between managers and subordinates is essential for success.
ارتباط خوب بین مدیران و زیردستان برای موفقیت ضروری است.In traditional families, younger members were often subordinated to the decisions of elders.
در خانوادههای سنتی، اعضای جوانتر اغلب تابع تصمیمهای بزرگترها بودند.Subordinates are more likely to respect leaders who lead by example rather than by force.
زیردستان بیشتر احتمال دارد رهبرانی را که با الگو بودن رهبری میکنند تا با زور، احترام بگذارند.In some societies, minority groups have been subordinated to the majority for centuries.
در برخی جوامع، گروههای اقلیت برای قرنها تحت سلطه اکثریت بودهاند.Subordinates should not feel inferior; they are valuable contributors to the organization.
زیردستان نباید احساس حقارت کنند؛ آنها مشارکتکنندگان ارزشمند برای سازمان هستند.A balanced relationship between superiors and subordinates creates a healthier work environment.
یک رابطه متعادل بین مافوقها و زیردستان محیط کاری سالمتری ایجاد میکند.When subordinates are respected, job satisfaction levels are generally higher.
وقتی به زیردستان احترام گذاشته میشود، سطح رضایت شغلی معمولاً بالاتر است.Subordinates may find it difficult to disagree with their bosses in cultures with high power distance.
زیردستان ممکن است در فرهنگهایی با فاصله قدرت بالا، مخالفت با رؤسای خود را دشوار بیابند.Technology allows subordinates to communicate their ideas more easily through digital platforms.
فناوری به زیردستان این امکان را میدهد که ایدههایشان را از طریق پلتفرمهای دیجیتال راحتتر منتقل کنند.
🌟 این جملات هم در اسپیکینگ آیلتس (بهخصوص Part 3) و هم در رایتینگ تسک ۲ خیلی کارآمد هستن، چون نشون میدن شما میتونید دربارهی موضوعات سازمانی، اجتماعی و فرهنگی با واژگان آکادمیک صحبت کنید.
🔹 واژهها و اصطلاحات مشابه
inferior → به معنای “پایینتر بودن، از نظر رتبه یا کیفیت ضعیفتر”
This product is inferior to the one we bought last year.
junior → به معنای “در رتبه یا سابقه کمتر” (در محیط کاری رایج است)
She is a junior employee in the company.
assistant → به معنای “کمککننده، معاون” (نه لزوماً زیردست، بلکه کسی که پشتیبانی میکند)
He works as an assistant to the director.
dependent → به معنای “وابسته یا متکی به فردی دیگر”
Children are dependent on their parents.
🔹 در اسپیکینگ آیلتس 🎤
استفاده از این واژه میتواند نشاندهندهی دایره لغات آکادمیک و رسمی شما باشد. مثلاً در Part 3 که سوالات تحلیلیتر پرسیده میشود، خیلی کاربردی است:
In many companies, subordinates often feel that their opinions are ignored by managers.
Do you think subordinates should always follow their bosses’ instructions, or should they have the right to question them?
این نوع جملات باعث میشود زبان شما آکادمیکتر و دقیقتر به نظر برسد.
🔹 در رایتینگ آیلتس ✍️
بهویژه در Task 2 (Essay) میتوانید از این کلمه برای صحبت دربارهی سازمانها، مدیریت، جامعه یا روابط قدرت استفاده کنید:
Some people argue that subordinates should have more freedom to make decisions, while others believe strict hierarchy is necessary for efficiency.
In traditional societies, women were often subordinated to men, but this situation is gradually changing.
چنین جملاتی نشان میدهد که شما میتوانید ایدههای پیچیده را با واژگان دقیق بیان کنید.
🔹 نکتهی مهم
واژهی subordinate بیشتر در زمینههای رسمی، مدیریتی، دانشگاهی یا اجتماعی استفاده میشود. در مکالمات روزمره کمتر شنیده میشود، اما برای آیلتس فوقالعاده کاربردی است چون به شما امتیاز Lexical Resource (منبع واژگانی) بالاتری میدهد.
🔹 نمونه پرسش (Part 3):
Do you think managers should always have more power than their subordinates?
🔹 پاسخ نمونه:
Well, I don’t think managers should always have more power than their subordinates. Of course, in any organization there needs to be a clear hierarchy, but that doesn’t mean subordinates should be completely powerless. In fact, when employees are encouraged to share their ideas, even if they are in subordinate positions, the company can benefit from more creativity and better teamwork. In my opinion, a good leader is someone who respects subordinates rather than just giving orders.
🔹 ترجمهی ساده برای درک بهتر
خب، من فکر نمیکنم مدیرها همیشه باید قدرت بیشتری از زیردستانشان داشته باشند. البته در هر سازمانی لازم است که سلسلهمراتب مشخصی وجود داشته باشد، اما این به این معنا نیست که زیردستان کاملاً بیقدرت باشند. در واقع، وقتی کارکنان تشویق میشوند که ایدههایشان را مطرح کنند—even اگر در موقعیت زیردست باشند—شرکت میتواند از خلاقیت و همکاری بهتر سود ببرد. به نظر من، یک رهبر خوب کسی است که به زیردستانش احترام بگذارد نه اینکه فقط دستور بدهد.
✅ همونطور که میبینی، این جواب هم ساختار منطقی داره، هم از واژهی subordinate به شکل طبیعی و آکادمیک استفاده کرده.
مطالبی برای مطالعه بیشتر
تفاوت in spite of و despite (با ۲۰ مثال)
تصحیح رایگان رایتینگ شما در کانال تلگرام ما